آلاچیق من

آلاچیق من

دستت را بیاور ..دست بدهیم به رسم کودکی،مردانه و زنانه اش را بی خیال،قرار است هوای هم را بی اجازه داشته باشیم..
آلاچیق من

آلاچیق من

دستت را بیاور ..دست بدهیم به رسم کودکی،مردانه و زنانه اش را بی خیال،قرار است هوای هم را بی اجازه داشته باشیم..

باز ما برگشتیم :)))

عاقا من دوباره برگشتم..یهویی یاد بلاگ اسکای افتادم .سرکی زدم دیدم چند نفر از روزاشون نوشتن حسودیم شد  گفتم منم از این بعد هروقت تونستم پست میذارمخو حیفه آدم این روزاشو فراموش کنه

 

 

خب از امروز..من ..توشرکت..پشت میز ..در حال وب گردی.......یهویی خخخ

از این زیر کار در رو ها نیستم ولی امروز کلا سرم خلوته..

به خاطر فوت آقای طبسی مدارسو ادارات و ارگانهای دولتی تعطیلن و کار ماهم چون بیشتر با همین ارگان هاس در نتیجه من امروز بیکارم خب چرا مارو تعطیل نکردن

من توی یه شرکت مبلمان اداری استخدامم که شعبه رسمی در خراسان رضوی هستیم..البته جنوبی و شمالی هم دست ماست ..

دییییییگه.. دیشبم مهمونی داشتیم که پیشنهاد همسر بود..خونواده عموی همسر به همراه داماد جدیدشون دعوت بودن خونه ما..البته من اول بخاطر مشغله ای که دارم مخالفت کردمو گفتم نه ! ولی از اونجایی که همه مرغشون یه پا داره و مرغ من فلجه و با ویلچر اینور اونور میره قبول کردم :))))))))))

فقط عاخرش من موندم چرا مادر شوهرم اصرار داشت جلو داماد عمو کادو بذاریم!!که خب ماهم اطاعت امر کردیم و تو پاکت یه مبلغی گذاشتیم..

دییییییییگه..هنو خونه تکونی خونمون انجام نشده چون اصلا وقت ندارم..تنها کاری که واسه عید انجام دادم گذاشتن سبزه اس که اونم مثل اینکه زود گذاشتم..خراب نشه شانس آوردم

فکر کنم واسه امروز بسه:)

fln

نظرات 1 + ارسال نظر
صدف شنبه 15 اسفند‌ماه سال 1394 ساعت 10:48 ق.ظ http://sadaf-268.blogsky.com

به به میگفتی گاوی ، گوسفندی، شتری، مرغی، شترمرغی ، خروسی چیزی جلوی پاتون سر میبردیم .
خوبه پسووردتو یادت نرفته بود حالا
منم فک نکنی از اون از زیر کار در روها هستمااااا اصلاااا ولی الان منم از تو شرکت دارم برات کامنت میذارم.
کامنتای پست قبلیمو خوندم کلی خندیدم . چقدر بچه بودم وثتی اونارو واست نوشته بودم
اخ آخ از مرغ مفلوک و فلجت گفتی . مرغ منم بدبخت معلوله
تهران اومدنت به کجا رسید میلاو جونی ؟؟؟؟
البته که میدونم جواب این کامنتو دوسال دیگه میگیرم تا اون موقع شاید تهرانی اصلا دیگه درکار نباشه

نه بابا من خاکی تر از این حرفام
هنو معلوم نیس همزادی..منم موندم .منتظرم انتقالی همسر صد در صد شه..اصلا نمیتونم برنامه ریزی کنم و این خیلی اذیتم میکنه..
دیدی چه زود جواب دادم..اصلا لامصب آپ دیتم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد