روز نوشت..و یه آهنگ از فریدون آسرایی

میلاو هنوزم تو اراک (عاخه مدیر بلاگ اسکای این  دیگه چه شکل سوت زدنه )...

سلام ...خب امشب مهمونی بودیم تا همین نیم ساعت پیش...( الانم2:40AM )مهمونی خونه همکار داداشم اینا که چندتایی مدیر اونجا بودن با خونوادهاشون...وایی که چقدر خندیدیم یعنی از اتفاقای دوران کودکی گفتن تا همین امروز که تو کارخونه چه ها کردن..

اینام خوشن ها !

  بهشون میگم خوبه واسه این که اینقدر میخندین میاین خونه اینقدر خسته این دیگه  نـــــــه؟! مرده بودن از خنده ...یه ساعت آخرم به طرح معما گذشت وای که چه جوابایی بود!!! جواب یکیش که یا چپ بود یا راست.. من میگفتم آلمان شرقی میره ؟ فاطمه میگفت روبه رو یعنی همه انیشتین بودیم

خلاصه که شب خوبی بود خیلی خوش گذشت ولی حیف تو بحث شامو اینا نتونستم اونطور که بایدو شاید از خودم پذیرایی کنم عاخه دندون عقلم داره در میاد و کلی تو غذا خوردن اذیتم میکنه ،من موندم کی به این دندون بی محل(بر گرفته از خروس بد محل )  گفته دندون عقل  :ا  اتفاقا کلی هم بی عقله نه جاشو میدونه نه زمان در اومدنشو اصن اخمخه ..والا!  نمیدونم این اخمخو از کجا یاد گرفتم ولی خیلی ازش خوشم اومده

الانم باز خوابم نمیبره دوست دارم بنویسم ولی موضوعی واسه گفتن ندارم  یا اگرم دارم واسه گفتن نیس 7:

میدونی اصلن دلم لک زده واسه یه غرغر حسابی !بگم بگم بگم تا دیگه نفسم نیاد خخخخ خدایی منم قاطی کردم

هووووووووووووووووووووممممممم دوست دارم زودتر برگردم خونه خودمون هیچ جا اتاق خودم نمیشه..آرامشی که اونجا دارم هیچ جایی ندارم... واقعا چرا؟ با اینکه خیلی داره بهم خوش میگذره و همین که پیش بچه ها هستم خوبه ولی خونه خودمون موضوعش  جداس(این بار میگم خونه نه شهر که به هم میهنان عزیز و همزاد خانومی بر نخوره)

الانم در کنار تایپ این روز نوشت دارم آهنگ فریدون آسرایی رو گوش میکنم که به زبون شیرازی خونده به اسم      "خوب کِردی"      خیلی قشنگه البته فکر نکنم اونقدرا معروف باشه ولی حس خوبی داره خیلی! ...  پس میذارمش تا از خجالت  کسی که این روز نوشتی که حسابی خسته کننده اس رو  هم  میخونه در بیام

دیگه هیچی واسه گفتن ندارم(همون شکلک لوس سوت)

فقط یه کوچولو نوشت:خدایا خودت میدونی که چیز زیادی ازت نمیخوام فقط...(و سکوت سرشار از ناگفته هاس)

   ...FLN...