آلاچیق من

آلاچیق من

دستت را بیاور ..دست بدهیم به رسم کودکی،مردانه و زنانه اش را بی خیال،قرار است هوای هم را بی اجازه داشته باشیم..
آلاچیق من

آلاچیق من

دستت را بیاور ..دست بدهیم به رسم کودکی،مردانه و زنانه اش را بی خیال،قرار است هوای هم را بی اجازه داشته باشیم..

روز نوشت...

سلام



امروزم سعی کردم زود پاشم تقریبا 7:15 بیدار شدم  و تا 8 فصل هشت رو خوندم ولی دیدم یکم خوابم میاد گفتم یه ربع بخوابم بعد پاشم دور کنم که خوابیدن همانا و ساعت 9:15 بیدار شدن هماناخلاصه بیدار شدمو بچه های خاله و زندایی اومدن واسه پختو پز منم تا یه کوچولو که خوندم رفتم براشون صبحونه آماده کردمو میوه قاچ کردم و چای و پذیرایی تا به خودم اومدم دیدم ساعت 12 شده منم که 1 امتحان دارم  هیچی دیگه فقط سریع حاظر شدم رفتم سر جلسه 

 امتحان بسیار بسیار خوب بود. ولی قبل امتحان خیلی استرس داشتم نمیدونم چرا ؟؟

البته خدارو شکر بی مورد بود 

حالا که اومدم اول میوه خوردم خنک که شدمنشستم پای سیستم ،یکم وبگردی بعدشم آشـــــــــــــــــــــ  خوردماااااااااا دلی از عزا در آوردم خیلی چسبید.دمشون گرم خیلی خوشمزه شده بود.

الانم در حین نوشتن خواهری به به مامان زنگید منم از این ور گوشیو برداشتم باهاش حرفیدم .خیلی دلم براش تنگ شده.آخه دفعه های قبل که میرفت مسافرت یه جورایی چون تو همین کشور بود برام راحت تر بود ولی الان اون کجا و من کجا هیـــــــــــــــ داد بی داد

خب این بود نیم روز من fln

نظرات 5 + ارسال نظر
صدف دوشنبه 13 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 08:48 ب.ظ http://sadaf-268.blogsky.com

خب خداروشکر که امتحان خوب بود...
موقع آش خوری جای منو خالی کردی؟ یا یادت رفت؟؟

منم آش میخام
خوش به حال مامانت....

ممنون
آره بابا جون حسابی همرو یاد کردم

ببخشید که به هوس افتادین
خب شما ها که کد بانویین یه آشم درست کنین خب

آشارو من خوردم چرا خوش به حال مامانم

صدف پنج‌شنبه 16 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 12:03 ب.ظ http://sadaf-268.blogsky.com

سلام خوبی میلاو ...
میبینی چه جوری شده اینجا؟؟؟؟؟؟
من که مونده بودم چه جوری نظراتو تایید کنم حتی؟؟؟
احوالاتت چطوره؟؟ ۲-۳ روز ازت خبر نداشتم دلتنگت بودم

سلام صدف جان
خوبی .آره منم خیلی دلتنگ شده بودم .( قلب ) ممنون
آره منم اصلا از این وضع موجود راضی نیستم قبلیه خیلی جمع و جورتر بود.تو پاسخ دادن هم من موندم اسمایلش کجاست :دیــــــ
من تازه کار اون یکی دستم اومده بود که محیط بی تلاطم اینجا ییهو اینجوری تغییر کرد...
عاقا یه اعتراف، بعد این همه درس خوندن فهمیدم من یکی انعطاف ناپذیریم :دیــــــــــــــــ

صدف پنج‌شنبه 16 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 12:52 ب.ظ http://sadaf-268.blogsky.com

آره خیلی بد شده اسمایل موقع جواب دادن نداره... به جای این که بهترش کنن زدن خرابش کردن...
من که موندم چه جوری میشه مطلب رمز دار نوشت یا کجا ادامه مطلب بذارم فهمیدی به من اطلاع بده...
من ۵ سال با اون سیستم کار کرده بودم این خیلی یه جوریه

سلام گلم
اول از همه عیدت مبارک
چی بگم منم تازه اومدم خونه دارم باهاش کار میکنم ، متاسفانه برای منم کاربرد هاش روشن نشده
چشم هروقت به نتایج جدیدی رسیدم اطلاع میدم .ممنون میشم که اگه شما هم کارایی جالبی ازش دیدی به منم بگی
موفق باشی

صدف پنج‌شنبه 16 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 09:26 ب.ظ http://sadaf-268.blogsky.com

سلامممممم
میلاو جون من هنوز درگیر سازگار کردن خودم با محیط جدیدم

سلام گلم
یعنی اینو خیلی خوب اومدی، کلی خندیدم :))
موفق باشی

لیلی پنج‌شنبه 16 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 10:24 ب.ظ

سلام دوس جونی
عیدت مبارک باشه خانوم خانوما

سلام لیلی جان
خوبی خانوم؟
ممنونم عید شما هم مبارک (قلب)
ممنونم از حضورت.خیلی از دیدنت خوشحال شدم
موفق باشی خانومی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد