آلاچیق من

آلاچیق من

دستت را بیاور ..دست بدهیم به رسم کودکی،مردانه و زنانه اش را بی خیال،قرار است هوای هم را بی اجازه داشته باشیم..
آلاچیق من

آلاچیق من

دستت را بیاور ..دست بدهیم به رسم کودکی،مردانه و زنانه اش را بی خیال،قرار است هوای هم را بی اجازه داشته باشیم..

...

امروز روز غمگینی داشتم.از وقتی که بیدار شدم تا نزدیکای ساعتای 11 شب مامان اینا  هم یعنی مامانو بابا محمدو آمنه هم رفتن امروز اورتو کن.ولی من موندم که درس بخونم.اه لعنتی هروقت این فصل میشه . هواها عالیه و جون میده واسه بیرون رفتن من باید مثل اسگولا بشینم درس بخونم:( .اه اه امروز و دیروزم باید سازمانو تموم میکردم .یه خطشم نخوندم.واااااااایییییییییی.به هر حال تا 11 خوب نبودم تا اینکه دیدم یه باد حسابی میاد کبریت برداشتم رفتم بیرون آتیش روشن کردم حسابی بهم چسبید نیم ساعت آخرم که گیلاس برده بودم بخورم گذاشتم رو آتیش کبابش کردم خوردم جووووووووووووووون چسبید ها .قسمت جالبش اینه که بارونم گرفت حسسسابییییییییییییییی خیلی فاز داد بهم خیس خیس شده بودم و کنار آتیش گرم گرم بودم.وقتی اومدم تو یه سر رفتم تو نت یه جک خوندم از وبلاگ پرنده بی همدم خوب خندیدم میگه یارو رفت تو مطب دندونگزشکی گفت من فکر میکنم پشه ام.دکتر گفت اینجا مطب دندونپزشکیه شما باید برید مطب روانپزشک اون ساختمون روبه روییه!یارو گفت میدونم .دکتر گفت پس چرا اومدی اینجا گفت آخه مهتابیتون روشنه.

یه جا دیگه هم گفته بود پدره به دخترش میگه وقتی شوهر کردی برو خونه شوهرت هر غلطی دلت میخواد بکن...................بعد از ازدواج.....................شوهر میگه :اینجا خونه بابات نیس که هر غلطی دلت بخواد بکنی .

مردا یه همچین آدمایین

الانم از حمام در اومدم .موهام خیسه.حسابی هم خوابم میاد و 

ساعت هم  

2:21

پسسسسسسسسسس شب بخیر



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد