آلاچیق من
دستت را بیاور ..دست بدهیم به رسم کودکی،مردانه و زنانه اش را بی خیال،قرار است هوای هم را بی اجازه داشته باشیم..آلاچیق من
دستت را بیاور ..دست بدهیم به رسم کودکی،مردانه و زنانه اش را بی خیال،قرار است هوای هم را بی اجازه داشته باشیم..درباره من
اگه یه روز فرزندی داشته باشم ،
بیشتر از هر اسباببازی دیگهای براش بادکنک میخرم .
بازی با بادکنک خیلی چیزا رو به بچه یاد میده .
بهش یاد میده که باید بزرگ باشه اما سبک ،
تا بتونه بالاتر بره .
بهش یاد میده که چیزای دوست داشتنی میتونن توی یه لحظه ، حتی بدون هیچ دلیلی و بدون هیچ مقصری از بین برن ،
پس نباید زیاد بهشون وابسته بشه .
و مهمتر از همه :
بهش یاد میده که وقتی چیزی رو دوست داره نباید اونقدر بهش نزدیک بشه و بهش فشار بیاره که راه نفس کشیدنش رو ببنده ،
چون ممکنه برای همیشه از دستش بده
ادامه...
روزانهها
همهپیوندها
جدیدترین یادداشتها
همهبایگانی
- اردیبهشت 1395 3
- فروردین 1395 10
- اسفند 1394 6
- آذر 1393 7
- فروردین 1393 2
- آذر 1392 6
- آبان 1392 5
- مهر 1392 1
- شهریور 1392 3
- مرداد 1392 15
- تیر 1392 25
- خرداد 1392 23
- اردیبهشت 1392 21
- فروردین 1392 7
- اسفند 1391 7
- بهمن 1391 6
- دی 1391 6
- آذر 1391 7
- آبان 1391 1
- شهریور 1391 2
- مرداد 1391 1
- تیر 1391 2
- خرداد 1391 12
- اردیبهشت 1391 8
- فروردین 1391 27
- اسفند 1390 19
آمار : 64679 بازدید
Powered by Blogsky
میلاو
جمعه 5 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 12:32 ق.ظ
کجا با این عجله؛ بودی حالا؛ لااقل تا اخر سر شماری واستا خب؛ ای بابا؛
سلام
خنده ام از ته دل !
یادگاری زیبایی بود .حسابی خندیدم.
ممنون که سر زدید.
موفق باشید
سلام میلاو جون
اصرار نکن ای لره وانیسه
اوهو مرضیه خانومو!
سلام دوست جون خوش اومدی.ای بابا ابرو کمون !چشم عسلی! اینجا شوخی شهرستانی نداشتیما!همه جای ایران سرای من است.
حالا اگه اصرار کنی شاید وایسم .اصرا کن !اصرار کن!.باشه حالا دیگه چون اصرار میکنی و واسم عزیزی باشه.ولی خیلی بهم دل نبند یه دفعه میبینی رفتم بعد به قول زهرا میری معتاد میشی شیشه میکشی
ممنون اومدی
موفق باشی
درم پشت سرت ببند سوز میه
هه؛ هیچی دیگه تو سرشماری فقط شما کم بودی
راستی تولدتم مبارک؛ الان 23 سال و 11 ماه و 28 روزته؛ خخخخ
بابا اوووووووووووووووه چه عجب شمارو دوباره دیدیم یعنی واقعا همه جوجه هارو تو این مدت شمردی!!!!!!!!!!!
ممنون اولین پیام تبریک وبلاگی بودی ((((شما))))) که هنوزم گمنام به سر میبرید.
بازم ممنون از حضورتون
موفق باشید
سلام مجدد؛یعنی تا حالا نشده (((( شما)))) به جایی سر بزنید که نشناسید ولی ازش خوشتون بیاد?
تازه مگه شما همه کسایه که میان اینجارو میشناسید?( البته باید برای مثال زدن به نظرات سایر پستا برم)؛
با تجدید سلام
در جواب خط آخر باید بگم آره ! کماااا بییییییییییییییییییییییییش میشناسم.
الا یه نفر که مطمئنه خودشه
بابا اصلا شما راحت باش .من پرچم دار پرچم سفید..
موفق باشید
سلام؛ بابا من جز اون کمابیشم؛ و متوجه اون قسمت بعدی جملتون نشدم؛
با مشروطی ! سلام
اگر منظور شما از قسمت بعدی جملم ((الا یه نفر که مطمئنه خودشه)) این قسمته ...باید بگم منظورم شخص شخیص خودتونه که مطمئن هستید خودتون هستید و احیانا شخص ثالث یا مثلا عمه یا عموتون نیستید.
و اگر هم نقطه نامفهوم جملاتم این قسمت باشد ((بابا اصلا شما راحت باش .من پرچم دار پرچم سفید..)) یعنی پدر جان ! هرجور شما راحتی، من تسلیم
موفق باشید
سلام؛ ببخشید امکانش هست زیر ارشد صحبت کنییییید? بامشروطی سلام یعنی چی? و مرسی بابت اینکه روشنم فرمودید که خودمم؛
خب خدارو شکر همه چی به خیری و خوشی و بدون خون ریزی تموم شد و صلح و صفا بر قرار شد؛